زمانی همسر انتخاب کن ،
که ارزش همسرت بیش از تنهاییت باشه ... !!
.
.
.
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
![]() |
111 | 1340 | yas |
![]() |
30 | 2368 | nafaskzk |
![]() |
7 | 362 | nafaskzk |
![]() |
151 | 1228 | admin |
![]() |
23 | 637 | admin |
![]() |
23 | 386 | mental |
![]() |
30 | 480 | mental |
![]() |
4 | 305 | mental |
![]() |
3 | 235 | admin |
![]() |
7 | 476 | admin |
زمانی همسر انتخاب کن ،
که ارزش همسرت بیش از تنهاییت باشه ... !!
.
.
.
پنجره را میگشایم
به شوق دیدارتو
وبازهم
نه توهستی
نه دست خطی
نه یادی از خاطره ای
می خواهی فراموشم کنی ؟
من آماده ام
کلبه تنهایم را
آب وجاروخواهم کرد
گلهای یاس سفید و بنفش خواهم کاشت
وپیچکی که تمام تنهاییم را دربرگهای سبزش بپوشاند
و صدای موج دریا را چون زمزمه ای عاشقانه گوش خواهم داد
وچشم به راه باران خواهم نشست
ودعای باران خواهم خواند
شاید
این باران دست بردارد از انتظار این پنجره همیشه بسته
.
.
.
فلسفه تنهایی را ...!
هر چقدر هم خوب ببافند ،
بی قواره ، بر تن آدم زار می زند
عشق را جستجو میکنم
درچشمانت
درنفست
درسرانگشتانت
اما تو دستانم را میگیری
برگلوی استخوانی و برآمده ات میچسبانی
ومیگویی لمس کن
دردی که به جانم انداخته ای را لمس کن
این غم توست که درحنجره ام لانه کرده
توان فریاد ندارم
فقط درد می کشم
دستانت را درم حلقه می کنی
مرا به خودنزدیک می کنی و می گویی
هیچ بیماری و سختی مراازپادرنمی آورد
اما غم تو ....
ودرگوشم زمزمه می کنی
تومثل ماروعقربی
نیشم میزنی
اماتنها راه درمانم خودتویی
تو تنها درمان دردافتاده به جانمی
واین یعنی* عشق *
.
.
.
شعله زد عشق و من از نو نو شدم
پر شدم از عشق تو مملو شدم
شوق شیدایی مرا از من گرفت
من به خود برگشتم از تو تو شدم
آه ، با تو من چه رعنا می شوم
آه ، از تو من چه زیبا می شوم
عطر لبخنده خدا می گیرم و
شکل آواز پری ها می شوم
با تو من هم جامه ی شب می شوم
هم طپش با گرگره تب می شوم
با تو من هم بستره گلبرگ ها
از شکفتن ها لبالب می شوم
شعله زد عشق و من از نو نو شدم
پر شدم از عشق تو مملو شدم
شوق شیدایی مرا از من گرفت
من به خود برگشتم از تو تو شدم
آه ، با تو من چه رعنا می شوم
آه ، از تو من چه زیبا می شوم
عطر لبخنده خدا می گیرم و
شکل آواز پری ها می شوم
آه ، هستی جز تمنای تو نیست
آه ، لذت جز تماشای تو نیست
یک نفس دور از تو باشم ، مرده ام
زندگی جز مرگ در پای تو نیست...
گاهی زن مجنون می شود ...
تعداد صفحات : 29