این روزها انگار تمام دخترها شبیه هم شده اند...
همه زیبایند اما غمگین ... !
.
.
.
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
![]() |
111 | 1340 | yas |
![]() |
30 | 2364 | nafaskzk |
![]() |
7 | 362 | nafaskzk |
![]() |
151 | 1222 | admin |
![]() |
23 | 637 | admin |
![]() |
23 | 386 | mental |
![]() |
30 | 480 | mental |
![]() |
4 | 305 | mental |
![]() |
3 | 235 | admin |
![]() |
7 | 476 | admin |
این روزها انگار تمام دخترها شبیه هم شده اند...
همه زیبایند اما غمگین ... !
.
.
.
تو هم راهت را جدا خواهی کرد و به دنبال مقصد نهایی خواهی گشت !
و شاید هیچ گاه نفهمی که عشــــــق ، همین قدم های کوتاه در این راه بی مقصد بود که با هم پیمـــــــــــــودیم !
.
.
.
شاید بزرگترین اشتباه خداوند این بود که ....
روی جعبه هایمان ننوشت..!
" در آغوش گرم نگهداری شود"
گاهی چنان ازدستت عصبانی میشوم
چنان عصبانی میشوم
گه درحالی که ازخشم لبم را گازمیگیرم توی قلبم میگویم
ایندفعه چنان بلایی سرت بیارم
یا
اگه دیگه جوابتو دادم اصلا باهات قهرمیکنم
یا میگم
اگه ببنمش میکشمش هرچی تودلم مونده یکجا میریزم بیرون
گاهی هم
باخودم نجوا میکنم این دفعه دیگه مثل قبل زود خامش نمیشم
هنوز چند دقیقه نگذشته
دلم برایت تنگ میشود
دلم برای صدایت نگاهت بوی تنت پرمیکشد
گوشم به زنگ تلفن
نگاهم به در
منتظرت میشوم
وقتی صدایت را میشنوم تمام نقشه هایم نقش برآب میشوند
تمام غمهایم نابود میشوند
فراموشی میگیرم
آن لحظه فقط توراحس میکنم نه چیزدیگری
میخندم و مثل همیشه میگویم
ازدستت عصبانی بودما
بی ادب
اومدی منت کشی ؟
زود باش منتمو بکش دلم برات تنگ شده
وتو مثل همیشه
میخندی ومیگویی
بازچه اشتباهی کردم
توکه میدونی دوست ندارم ناراحت باشی
.
.
.
زندگی من باتوچه زیباست
عشق که توقلبت لونه کنه
میشی خدای احساس
میشی شاعر
قلب عاشقت اونقدرنازک میشه
که با کوچکترین تلنگری میشکنه
چشمات
میشن آینه قلبت
گاهی ازشادی برق میزنن
گاهی هم بارونی میشن
دنیا
برات میشه رنگین کمون
همه چیز رنگیه
حتی سختیها و ناملایمات زیبا بنظرت میان
چه حس قشنگیه عاشقی
شب ودریا ومن و ستاره ها
جمعمان با توجمع میشود
به دریا که خیره میشوم توی دلم خالی میشود
ترسی مبهم ازعظمت و تاریکی مطلق دریا
صحنه ای شاعرانه
درتاریکی مطلق
سوسوی ستارگان
خطهای سفیدی ازامواج
وای که چه زیباست دریا درهرزمان
زیلوی پهن شده لب آب
سوززمستانی بهانه ایست برای هجوم به آغوش گرمت
تکیه برسینه ات روبه دریا
احساس نفسهایت به روی گونه ام
گره خوردن دستانت
احساس خوشبختی و آرامشی است که تمام وجودم را فرامیگیرد
کمی آنطرف تر
هیزم های شعله ور
دودلداده درکنارهم
نجواهای عاشقانه
وکمی دورتر
میوه زندگیمان درحال بازی
شب و دریاو من ستاره ها
جمعمان باتوجمع میشود
مادر یعنی زندگی ،
مادر یعنی عشق ،
مادر یعنی مهر ،
مادر یعنی اون فرشته ای که با اشکت ، اشک میریزه ،
با خنده هات می خنده ،
مادر یعنی اون فرشته ای که نگاهش به توئه و با هر لبخندت ، زندگی میکنه ،
مادر یعنی اون فرشته ای که موهاش سفید میشه برای بزرگ کردنت و به تو میگه ؛ پیر بشی مادر ، درد و بلات به جونم...
مادر یعنی اون فرشته ای که صبح که خوابی آروم میز صبحونه رو میچینه تا وقتی بلند شدی زندگی رو لمس کنی ،
مادر یعنی اون فرشته ای که شبایی که غم داری یا مریضی تا صب بالا سرت می شینه و نگرانه ،
مادر یعنی اون فرشته ای ، که وقتی موقع کار میگی خسته شدم ، با اینکه پاهاش درد میکنه میگه تو بشین مادر من انجام میدم ،
مادر یعنی اون فرشته ای که هیچ وقت باور نمیکنی مرض بشه یا پیر بشه ، چون همیشه و توی هر حالتی به روت لبخند میزنه ،
مادر یعنی اون فرشته ای که طاقت دیدن اشکاش رو نداری ...
مادر یعنی همه زندگی ...
تعداد صفحات : 29