یک وقتای مثل امروز
بی هیچ دلیلی شادی
دنیاهمون دنیاست
آدما همون آدما
مشکلات هم همون مشکلات
اما یک چیزی
یک انرژی خوب
تو تمام وجودت احساس می کنی
که باعث میشه شاد باشی
من امروز اینجوریم
بی دلیل شادم
بـــــــ*اران
.
.
.
تازه کن روحم را
نوازش کن احساسم را
با دوستت دارمهایی که می نوازد مرا
هرروز هرساعت
بگذر از من
چو نسیمی از گندم زار
بـــــــ*اران
.
.
.
لحظه به لحظه این روزهارا می نویسم
می نویسم تا فراموش نکنم
چگونه تمام آرزوهایم را به دست باد سپردی
میدانی ؟
خاطراتم با اشک گره خورده اند
وتوهیچگاه آنها را ندیدی
وامروز برای تو اشک میریزم
مثل تمام این سالها که نابودیت را دیدم
وباتو سلول به سلول درد را تجربه میکنم
وتوبازهم مرا نمی بینی
بـــــــ*اران