باران ببارد
ونسیم دل انگیز صبحگاهی همرایش کند
خنکای باران صورتم را
وبوی باران احساسم رانوازش کند
و دل♥ عاشق که باشد
بخدا که هیچ خدایی را بندگی نخواهم کرد جز
خدای عشق
.
.
.
بازباران
وبازتلنگرخاطره ها برشیشه قلبم
بازمیکنم پنچره قلبم را به روی خاطراتت
ورهامیکنم خودرادرمیان باران
تابشوید تمام توراازپنجره قلبم
اما تومیدانی، من هم میدانم
که توحک شده ای برقلبم
هیچ بارانی توراپاک نمی کند
توراتازه میکند
ومرادیوانه
باز باران
وبازیادتوودیوانگیهای قلب عاشقم
.
.
.
صدای باران
بوی باران
خنکای باران
همه وهمه یک معنی دارد
لبهایم تشنه اند
آغوشم تشنه است
نفسم تشنه است
همه و همه به تومی رسند