عشق ...
گالری جذّابیست که در آن
برخی
یکدیگر را می بوسند
بعضی ها
از آن بوسه ها نقّاشی می کشند
و سایرین
در حسرت لمس یک بوسه
تابلوها را
آرام آرام قدم می زنند
.
.
.
چه بی محابا تنت را لمس میکند
و حرم تنت را عاشقانه میبوسد
کاش من هم
"باد "بودم تا بی دغدغه
در آغوشت گم میشدم
وکسی دیگر نمیپرسید
؟؟شما؟؟ ..
.
.
.
دیگرازامروز
رژلبم را پررنگ میزنم
میخواهم ژست بگیرم
ژست لبخند
میخواهم لبهایم را سنگین کنم
دیگر بازنشود
دیگرازغمهایم نگویند
توکه تاکنون دردم را فریادزدم و نشنیدی
دیگرچیزی جزلبهایم که به رویت میخندد نخواهی دید
قلبم را که سالهاست فراموش کرده ای