روییدن فصل نمیخواهد
کافیست دستان مهربانی نهال پژمرده ی وجودت را هَرَس کند
شکوفا میشوی و پربار
برگرد و دوباره بهانه ی روییدنم باش....
.
.
.
تیک تیک تیک تیک
وتاکی در کار نیست
ساعت تنبل اتاقم بازهم خوابآلود و خسته است
ناسازگاری میکند او هم
به گمانم او نیز دلتنگ نگاه توست تا تیک و تاک عقربه هایش را کامل کند
ساعت بیکار اتاقم انگار
کاری جز گیر انداختن من در
میان این همه ثانیه های زمخت و خالی از تو ندارد....