چه روزگار زیبایی دارم باتوعزیزم
دراوج خوشحالی عذاب جهنم را میبینم
ودراوج بی کسی فرشته عذاب را
آیا خداتورابرای من آفریده است؟
دوستت دارم خدای مهربانم
که جهنمم را دردنیا برگزار می کنی تا
دردنیای دیگر بهشتت را نظاره کنم
خوب است که دنیارا برای آزمایشم نیافریدی
جهنم را همینجا نشانم دادی
.
.
.
عجب روزعجیبی است امروز عشق من
امروز به گذشته پرواز کرده ام
تورا میبینم و چشمانت را
فقط چشمانت
ودوباره سِحر میشوم
یادت هست
تکه کلام همیشگیم را
"من چشمانت را میخواهم"
"توفقط نگاهم کن"
چشمانم رو میبندم
به گذشته ها نگاهی می اندازم
تورامیبینم
هیکل مردانه ات را
چشمانت را
نگاهت را
دستانت را
ای وای
بخدا که دوباره عاشقت می شوم
اما افسوس
سالهاست که احساسم را درگذشته خاک کرده ام
فقط یک چیز میخواهم آغوش زمانهای دور را
میشود باز هم مرا درآغوشت بگیری؟