آخرین ارسال های انجمن

عنوان	پاسخ	بازدید	توسط
بازی چالش دست خط	111	1288	yas
یه کلمه بگو که برعکسش هم بخونی همون بشه ؟	30	2306	nafaskzk
سوال ؟ بیاین جواب بدین	7	361	nafaskzk
بازی جرئت حقیقت	151	1175	admin
دوس دارین بعد ازدواج چجوری بخوابین ؟	23	636	admin
اجبار معلم به تشویق توسط خودم خخخخخ	23	385	mental
چالش کارنامه	30	479	mental
آهنگ علی عبدالمالکی رواااااااااااانی	4	304	mental
جرئت حقیقت	3	234	admin
همگی بیاید...	7	475	admin

12 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 »

مرگ شیرین

          samiyar 
            بازدید : 23
          سه شنبه 05 اسفند 1393
           نظرات (4)
        

میبینی عزیزم که چقدر دنیا بی وفاست؟
میخواهند ما را از هم جدا کنند !
میخواهند کاری کنند که ما در حسرت هم بنشینیم.
خورشید دیگر برای ما نمی تابد ، حتی او نیز دلسوز ما نیست.
گلی چیدم و خواستم آن را به تو بدهم ، طوفان آمد و آن گل را پر پر کرد.
سرنوشت با ما نامهربان است ، جرم من تنها عاشقیست روزگار با ما ناسازگار است.
در این دنیا باشم یا در آن دنیا ، برای تو میمیرم.
آخر قصه شیرین است آنگاه که با دلی عاشق از این دنیا میروم .
زمین و زمان با ما نمیسازند ، لحظه ها تند تند میگذرد ، انتظار معنایی ندارد، نمیدانند در دل ما چه میگذرد .
صدای ما را کسی نمیشنود ، درد دل ما را کسی نمیفهمد ، راز قلب ما را کسی نمیداند، انگار باید رفت از اینجا ، باید سوخت در این راه ، برای من زیباست این لحظه ها زیرا عاشقم ، عاشق تو که لایق منی عزیزم.
مرگم نزدیک است ، آنگاه که حکم حبس ابد در آن دنیا برای قلبم از سوی سرنوشت صادر میشود . میخواهند به جرم اینکه عاشقت هستم قلبم را به طناب دار بیاویزند، آه چه شیرین است از عشق تو مردن.
چه شیرین است آنگاه که تو در قلبمی و من میمیرم ، احساس میکنم همراه با تو به آن دنیا میروم .
میبینی عزیزم که چقدر سرنوشت بی وفاست؟
گناه من این است که دیوانه تو هستم ، مرا از این دنیا جدا کردند چون دیوانه ام!
ای روزگار بگذار وصیتی بنویسم برای معشوقم ، تنها یک کلام ، یک لحظه !
وصییت من به او این بود که از تمام دار دنیا قلبی دارم که تنها تو درون آن هستی پس دیگر چیزی ندارم به تو بدهم جز کلامی که درون قلبم برای همیشه میماند و آن کلام این است : خیلی دوستت دارم

مطالب مرتبط

ارسال نظر برای این مطلب

	این نظر توسط alone در تاریخ 1393/12/05 و 22:34 دقیقه ارسال شده است

			سلام آجی.خوبی؟؟؟؟؟ببخشید واسه امروز....

	این نظر توسط Bahar در تاریخ 1393/12/05 و 22:18 دقیقه ارسال شده است

			واقعا نمی دونم چی بگم. این قدر مطالبتون زیباست که نمی نونم وصفشون کنم. ممنونم جناب سامیار

	این نظر توسط alone در تاریخ 1393/12/05 و 22:04 دقیقه ارسال شده است

			داداس ، عااااااااااااااااااااااااالی بود....همه مطالبتون بسیار زیباست....مر30

	این نظر توسط مدیر سایت (یاس) در تاریخ 1393/12/05 و 17:28 دقیقه ارسال شده است

			داداش سامیار واقعا تمامه مطالبی ک میزاری تکن.....تک....!!!!!