حالا که به خاطر تو بر روی دلم پا گذاشتم چند لحظه نیز به من نگاه بینداز.
حالا که به خاطر تو از صبح تا شب گریه میکنم ، یک لحظه نیز به حرف دلم گوش کن.
چرا به بیراهه میروی ، دیگر بهانه هایت برایم تکراری شده ، بی وفایی کار همیشگی ات شده
نمیخواهم اینبار نیز من مجرم این قصه ی تلخ باشم، نمیخواهم اینبار هم من متهم ردیف اول باشم.
من که گناهی نکردم ای خدا ، چرا اینگونه باید در عذاب لحظه های عاشقی باشم.
نه اینبار عاشق شدنم گناه نبود ، این احساس پاک قلب بیچاره ی من بود ، که تو باور نکردی و قلبم را زیر پاهایت له کردی.
تو باور نکن اما من به اندازه ی تمام بی محبتی هایی که به من کردی دوستت دارم.
تو مرا از خانه قلبت بیرون بینداز ، من در خانه ی قلبت مینشینم ، تو به من محبت نرسان ، من در همانجا میمیرم.
به خاطر تو غرورم را شکستم ، حرف دلم را باور نکردم و باز به انتظارت نشستم لحظه ای برگرد و ببین که من با التماس در خاکت نیز سجده کردم.
با وجود تمام بی محبتی هایت ،حالا که به خاطر تو همه ی زندگی ام را فدایت کردم ، راضی نیستم که تو حتی یک تار مویت را فدای عشق بی پایان کنی .
آخرین ارسال های انجمن
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
![]() |
111 | 1298 | yas |
![]() |
30 | 2306 | nafaskzk |
![]() |
7 | 361 | nafaskzk |
![]() |
151 | 1175 | admin |
![]() |
23 | 636 | admin |
![]() |
23 | 385 | mental |
![]() |
30 | 479 | mental |
![]() |
4 | 304 | mental |
![]() |
3 | 234 | admin |
![]() |
7 | 475 | admin |