مارادونا مدتي به خاطر افسردگي پس از ترک اعتياد در بيمارستان بستري بود, وقتي مرخص شد ، حرف قشنگي زد:
اونجا ديوانه هاي بسياري بودند ، يکي مي گفت من چه گوارا هستم ، همه باور مي کردند ، يکي مي گفت من گاندي ام ، همه قبول مي کردند و ...
من گفتم مارادونا هستم
همه خنديدند و گفتند:
هيچکس مارادونا نميشه !
من خجالت کشيدم که چي به سر خودم آوردم
در این دنیا غرور دمار از روزگار آدم در می آورد و دقیقا گرفتار چیزی می شوی که فکر می کنی هرگز به دامش نخواهی افتاد
مراقب خودتان باشيد ...
برگها همیشه موقعی می ریزند که فکر می کنند طلا شده اند
آخرین ارسال های انجمن
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
![]() |
111 | 1298 | yas |
![]() |
30 | 2310 | nafaskzk |
![]() |
7 | 361 | nafaskzk |
![]() |
151 | 1179 | admin |
![]() |
23 | 636 | admin |
![]() |
23 | 385 | mental |
![]() |
30 | 479 | mental |
![]() |
4 | 304 | mental |
![]() |
3 | 234 | admin |
![]() |
7 | 475 | admin |