این روزها،
با تو،
به وسعت تمام نداشته هایم،
حرف دارم...
اما مجالی نیست تا بنشینی به پای این همه حرف،
دلم تنگ است،
فقط برای حرف زدن با تو...
دیگر نمیدانم چه کنم، یا چه بگویم...
پای برهنه نیایید...
این اطراف چیزهای شكسته فراوان است!!!
بغض
صدا
دل...
.
.
.
یــکی نـیسـت
بـهم بـگه
بــمیــر ...
تـو کـه
فـقط نـفس میـکشـی
لـعـنتـی !...