دلم گرفته بود ، آن لحظه دلم هوای آغوشش کرده بود
تنها اشک بود که میریخت از گونه هایم ، در آن لحظه تنها او را میخواستم در کنارم
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
![]() |
111 | 1340 | yas |
![]() |
30 | 2402 | nafaskzk |
![]() |
7 | 362 | nafaskzk |
![]() |
151 | 1241 | admin |
![]() |
23 | 641 | admin |
![]() |
23 | 389 | mental |
![]() |
30 | 480 | mental |
![]() |
4 | 306 | mental |
![]() |
3 | 235 | admin |
![]() |
7 | 477 | admin |
دلم گرفته بود ، آن لحظه دلم هوای آغوشش کرده بود
تنها اشک بود که میریخت از گونه هایم ، در آن لحظه تنها او را میخواستم در کنارم
این پست را سکوت می کنم تو بنویس !
تــــــــو بنویس . . .
از دلتنگی هایت
از دردهایت
از هرچه دلت می گوید !
بنویس برایـــــــــم.......
پس هر چه دل تنگت میخواهد بگو...
روزگـار لَعنتــی ...
هـــَـــــــــر سـازی کِـه زدی رَقصیـدمـ.
بـی اِنصـاف یکبــار هَـم تـو بِـه سـاز مَـن بـِــرقــص ؛
ببیــــــــن ...
دِلــمـ چـِـه " شـــــــــــوری " میـزَنـد ...
آهای عقربه های لعنتی آرامتر
آنهایی که با خود می برید
لحظات عمر من است...
کارِ هر شبِ من نوشتن است ...
تعداد صفحات : 43