تو بین منتظران هم عزیز من ، چه غریبی
عجیب تر ، که چه آسان نبودنت شده عادت
چه بیخیال نشستیم ، نه کوششی نه وفایی
فقط نشسته و گفتیم ؛ خدا کند که بیایی
.
.
.
دلم هر جمعه در تاب و تب است / عاشقانه بی قرار دلبر است
گفتم جمعه شود پایان غمم / جمعه رفت و باز چشمم به راه است
.
.
.
کدام جمعه دعا مستجاب خواهد شد / سوار صاعقه پا در رکاب خواهد شد
کدام جمعه ز عطر بهشتی گل یاس / بهار غرق شمیم گلاب خواهد شد
.
.
.
میسوزم از فراقت روی از جفا بگردان / هجران بلای ما شد یا رب بلا بگردان
.
.
.
آن یار سفر کرده که صد قافله دل همره اوست ، هر کجا هست خدایا به سلامت دارش
.
.
.