دختر است دیگر...
گاهی دلش میخواهد بهانه های الکی بگیرد به هوای آغـــــــوش تو...
شانه های تو...
که بعد تو آرام خیلی آرام در گوشش زمزمه کنی ...
ببین من عاشقتم...خب؟؟؟؟
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
![]() |
111 | 1340 | yas |
![]() |
30 | 2402 | nafaskzk |
![]() |
7 | 365 | nafaskzk |
![]() |
151 | 1241 | admin |
![]() |
23 | 646 | admin |
![]() |
23 | 392 | mental |
![]() |
30 | 480 | mental |
![]() |
4 | 308 | mental |
![]() |
3 | 235 | admin |
![]() |
7 | 478 | admin |
دختر است دیگر...
گاهی دلش میخواهد بهانه های الکی بگیرد به هوای آغـــــــوش تو...
شانه های تو...
که بعد تو آرام خیلی آرام در گوشش زمزمه کنی ...
ببین من عاشقتم...خب؟؟؟؟
خدایا؟
خودمونیم...گل کم آوردی یه سری آدما رو بالجن ماست مالی کردیااا...
ميدوني چيه....
روزی كه جنازه منو ميدن به خاك....
اوني كه بيشتر اذيتم كرده،بيشتر گريه ميكنه....
اوني كه نخواسته منو ببينه،مياد براي ديدن جنازم....
اوني كه دستمو نگرفت،جلوتر همه ميره زير تابوتم...
اوني كه نخواست سلامم كنه،مياد واسه خداحافظي....
عجب روزيه اون روز....
ولي...
حيف كه من نيستم تا ببينم....
حیف...
با تمام غــــرور دخترانه ام مینویسم :
گاهی دلـــــم برای صدای پسرانه ات ،
"عزیزم" گفتـــــن هایت
تنگــــــ میشود ...!!!
دوتا عاشق با هم ازدواج کردن وضع پسره زیاد خوب نبود برا همین همیشه کار میکرد تا زنش راحت زندگی کنه گاهی وقتا حتی شبا هم کار میکرد. همه کار میکرد.کارگری ،فروشندگی ،حمالی .سخت کار میکرد اما حلال.هیچ وقت دست خالی نمیومد خونه.وقتی میومد دختره با جون و دل ازش استقبال میکرد.ماساژش میداد براش غذا میذاشت پاهاشو پاشوره میکرد .همیشه به عشق شوهرش خونه تمیز بود و برق میزد و با چیزایی که داشتن بهترین غذای ممکن رو درست میکرد.هیچ وقت دستشونو جلو کسی دراز نمیکردن.ساده زندگی میکردن اما خوشبخت بودن.تا اینکه.............
عشق من
اگر چشمه جوشان عشقت
در دلم نمی جوشید
خزانی را که پشت سر گذاشته ام
از یاد نمی برم
و اگر شکوفه نگاهت
در چشمم نمی شکفت
بهاری را که در پیش رو دارم
نمی دیدم
حضور تو مهر تاییدی است بر تمام زیبایی ها
و غیبت تو پایانی است بر تمام خوبی ها
ما هیچ قراری نداشتیم
هیچ قراری !
ما بی قرار به هم رسیدیم...
اسمش شد مد!!
شلوار لی را برایمان فرستادند، اوایل زیاد هم بد نبود...
بعد شد آفت غیرت و حیا پسرانه اش از بالاکوتاه شد
و دخترانه اش از پایین چادر شد مانتو های بلند،
مانتو ها ذره ذره آب رفت...!! حالا دیگر باید آن را بلوز نامید
چادر چادری ها هم کم کم تبدیل ب شنل شده
یا انقدری نازک ک بودنش طعنه ایست ب نبودنش
حالا دیگر شلوار جایش را ب ساپورت داده
روسری ها هم ک از عقب و جلو اب رفته!!
مانده ام فردا فرزندان این نسل هنوز هم
مادر را اسوه پاکی و پدر را مظهر مردانگی میدانند؟؟؟
تعداد صفحات : 179