سلامتی پسری که عشقش عاشق رفیقش شد...
اسم عشقش رو تو گوشیش نوشـــت : "زن داداش"
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
![]() |
111 | 1340 | yas |
![]() |
30 | 2442 | nafaskzk |
![]() |
7 | 370 | nafaskzk |
![]() |
151 | 1279 | admin |
![]() |
23 | 663 | admin |
![]() |
23 | 410 | mental |
![]() |
30 | 480 | mental |
![]() |
4 | 310 | mental |
![]() |
3 | 235 | admin |
![]() |
7 | 483 | admin |
سلامتی پسری که عشقش عاشق رفیقش شد...
اسم عشقش رو تو گوشیش نوشـــت : "زن داداش"
چقـــــــــــــــــــــدر تلخ است بعد از سال ها
انتـــــــــــــــــــــظار...!
نیــــــــــــــمه گم شـــــــــــــده ات را
کامـــــــــــل بیابی...!!
هــی عزیزم !
شاید بـــی تو بودن واســـم ســـخت باشـــــــه
اما نمیــــزارم
تـــصورت از مـــن فقط رو تـــخت باشــــــه !
مهر خاموشی بر لبانم زده بودند...
برای همین با چشمانم با تو سخن می گفتم و تو فقط می دیدی نه می شنیدی...
آری چشمان تو برای دیدن آفریده شده بودن نه برای شنیدن دوستت دارم های بی صدای من...
آری چشمان تو کور بودن...
(رهگذر خسته)
راستی تو از جنس چیستی؟
آبی اسمان...؟قطرات باران...؟دریای بی کران...؟مهر مادران...؟یا عشق سوزان و سینه سوز...؟نمی دانم...
نمی دانم اما از جنس هرچه هستی از جنس این زمینیان نیستی....چون محال است کسی که از خاک برخیزد کسی که از جنس آدمی باشد مرا این چنین حیران کند...
(رهگذر خسته)
دیگربرای عاشقی بهانه ای نمیخواهم!
نه بارانی نه هوای دل انگیزی نه پنجره ی رو به باغی و نه هیچ چیزدیگر
همین که بدانم هستی و وجودت مایه آرامشم است کافیست
و چه بهانه ای از خود عشق که بی بهانه ام کند؟
تقدیم به او که خود میداند برای من بهترین بهترینهاست
براي آنكه ندارمش
واي از زمانه اي كه پرده شد بين من و چشمان مست تو
بـــــ*اران
دیشب با خدا دعوایم شد.باهم قهر کردیم...!
فکر کردم دیگر مرا دوست ندارد رفتم گوشه ای نشستم چند
قطره اشک ریختم و خوابم برد !!!
صبح که بیدار شدم مادرم گفت :
نمیدانی دیشب تا صبح چه بارانی می آمد...
تعداد صفحات : 43